اراده الهی بهعنوان مهمترین مفهوم در تبیین فاعلیّت الهی از جمله مفاهیمی است که در طول تاریخ کلام به آن توجّه شده و ایدههای مختلفی همچون «حرکت»، «داعی» و «علم» در تبیین ماهیّت آن به کار گرفته شده است. قرآن کریم برخلاف بسیاری از نظریّهها، اراده را امری حادث و از صفات فعل و چونان فعلی از افعال الهی میداند که هم حوزه تکوین و هم تشریع را در بر میگیرد که تحقّق آن، ذو مرتبه است. جانشینها و یا همنشینهای اراده در قرآن همچون مشیّت، تقدیر، قضا، کتاب اذن و اجل در واقع همین مراتب فعلی هستند که هرچند در قرآن کریم تنها میتوان نامی از این مراتب را یافت و از تأثیر و تأثّر یا تقدّم و تأخّر آنها نتایجی به دست نیاورد، امّا در سامانه روایات، این مطلب بهخوبی تبیین و توضیح داده شده است. تصویری که از اراده الهی در قرآن به دست داده میشود، تقریباً با آنچه امروزه در سنّت کلامی و فلسفی رایج است و اراده را چونان صفاتی از صفات ذات و مساوی و مساوق با صفت علم الهی میداند، فاصله دارد و این مهم در فرآیند استنباط احکام اعتقادی، نقش بسزایی خواهد داشت.