یکی از مباحث پرتنش و چالشبرانگیز فلسفی که متکلمان و محدثان را به واکنش واداشته، مسئلۀ حدوث یا قدم جهان و ماسویالله است. فلاسفۀ یونان و طبیعتگرایان به شکلهای مختلف به قدمت جهان اعتقاد داشتند و ادیان در برابر این عقیده موضع گرفتهاند. در این پژوهش میکوشیم صرفنظر از تفسیرها و تأویلها، ظاهر متون روایی امامی را بررسی کنیم. در مجموعۀ بزرگی از این روایات، حدوث جهان و ملازمۀ کرانمندیِ زمانیِ ماسویالله با حادث بودن آنها طرح شده و بر آن دلیل اقامه شده است. لذا اگر نخواهیم متون روایی را به صورتی گسترده تأویل کنیم و نیز مسئلۀ حدوث زمانی را به جهت فلسفی جدلی الطرفین بدانیم، موضع روایی در این مسئله آن است که هر چیزی غیر خدا «استمرار زمانیِ آغازمند» دارد. این نگرش هم با تفاسیر برخی متکلمان و هم با آراء اکثر فیلسوفان اسلامی متفاوت و مبتنی بر کاربردشناسی واژۀ «حدوث» و شبکۀ معنایی آن در ادبیات مأثور است.