1
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و عضو انجمن کلام اسلامی حوزه
2
دانشجوی دکتری کلام امامیه؛ پردیس فارابی دانشگاه تهران.
چکیده
اندیشمندان مسلمان، ایمان و هدایت را بر معرفت به آموزههای بنیادینِ اعتقادی متوقف میدانند، اما اینکه «معرفت» چه ویژگیهایی دارد، شامل چه موضوعاتی میشود و چگونه برای انسان به دست میآید، همواره در تاریخ اندیشۀ اسلامی چالشبرانگیز بوده است. در این میان، اندیشمندان امامیه در مدرسۀ کوفه، برای پاسخ به پرسشهای مذکور نظریۀ «معرفت اضطراری» را بر پایۀ قرآن و میراث حدیثی شیعه طرح کردند. باور مشهور امامیان نخستین بر آن بود که مفاد کامل معرفتی، در عوالم پیشین اعطا شده و انسان مفاد آن معرفت را در ضمیر خود و بالفعل داراست؛ به همین سبب، معرفت صُنع خدا بوده و برای انسان قابل اکتساب نیست و فقط انسان باید به مفاد آن معرفت متذکر شود. البته در میان اندیشمندان نخستین امامیه، جریان هشام بن حکم که پیشرو در مباحث کلامی امامیۀ آن دوران است، سعی میکند تا خوانشی خردپسندتر از باور امامیان ارائه کند. او فعلیتِ معرفت اضطراری را منوط به استدلال و نظر میداند تا علاوه بر دوری از نقدها، جایگاه مقبولی برای «استدلال عقلی» نیز بگشاید.