ارزیابی نظریه ارکون در خوانش انسانی از قرآن

نوع مقاله : علمی پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه دروس عمومی و معارف دانشگاه بناب

2 استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی سهند تبریز

3 استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید رجایی ارومیه

4 دانش آموخته دکتری علوم قرآن و حدیث، مدرس و پژوهشگر دانشگاه جامع امام حسین (ع)

چکیده

محمد ارکون به دلیل تأکید دوچندانش بر اهمیـت بـه کـارگیری روش‌هـای نوین پژوهشی بـرای فهـم متون اسلامی و رویـارویی نقادانه‌اش با روش‌های کشف متن و فهم آن و ارائه خوانشی جدید از متن و تفسیر قرآن، از بارزترین نمایندگان جریان نوگرا است. وی روش پژوهشی خود در متون دینی را اسلام شناسی تطبیقی نام گذاشته است که در آن متون اسلامی به ویژه قرآن از منظر علوم انسانی مورد مطالعه قرار می‌گیرند؛ از آن جا که روش ارکون به جای ابتنای بر اصول روش‌شناسی، بر پیش‌فرض‌های اومانیسمی مبتنی است و از این منظر، ماهیت دین گریزانه دارد، پژوهش حاضر بر آن شد تا با روش توصیفی تحلیلی، نظریه وی را مورد ارزیابی قرار دهد. مولفه‌هایی که ارکون در این نظریه ارائه می‌کند، از این قرار است: وحی سخنی آزاد، ناگهانی و مبتنی بر تجربه نبوی است؛ بین اصل قرآن و متن آن تفکیک باید کرد؛ بنابراین، بخشی از متن قرآن که مشتمل بر گزاره‌های جزم اندیشانه و خیالین است، غیر اصیل‌اند و بخش اصیل قرآن نیز به رغم وحی بودن -به معنایی که ذکر شد- لازم است به صورت آزادانه و بر پایه پیش‌فرض‌های مفسر مورد توجه قرار گیرد، نه براساس قصد و نیّت خداوند؛ دیدگاه هایی فوق، به این نحو نقد می‌شود: دیدگاه ارکون در ابتنای وحی قرآن بر تجربه نبوی، مستلزم آن است که قرآن، طبق برنامه مشخص و معینی از سوی خداوند برای هدایت بشر نازل نشده است. در این نوع وحی همچنین، ارتباطی بین پیامبر(ص) و فرشته وحی برقرار نمی‌شود...

کلیدواژه‌ها

موضوعات