1
عضو هیأت علمی و دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث و عضو پیوستۀ انجمن کلام اسلامی حوزۀ علمیه قم
2
دانشجوی دکتری رشتۀ کلام امامیه دانشگاه قرآن و حدیث
چکیده
عربهای مسلمان، با آغاز فتوحات در قرن اول هجری و ورود به منطقۀ شامات که از جمله مهمترین ایالتهای امپراتوری بیزانس بود، با مسیحیتی مواجه شدند که در طی سالهای پیدایش و توسعۀ خود، با بهرهگیری از علوم و فرهنگ یونانی و به واسطۀ نزاعهای فلسفی و عرفانی پیرامون مباحث الهیاتی، به مکتبی پرمسئله و دارای جریانها و فرقههای مختلف تبدیل شده بود. وجود چنین سابقهای در شامات، موجب شده است گروهی فتح شامات را زمینهساز ورود بعضی از این تفکرات، مباحث و مسائل در جامعۀ نومسلمان شامی بدانند که به موجب آن، مسلمانان شامی با تأثیرپذیری از الهیات مسیحی، جریان کلامی متمایزی از شیوه اکثر پیروان خلفا را در شام پدید آورند. در مقابل، گروهی یا منکر وجود چنین جریانی در قرن اول در شامات هستند و یا آنکه پیدایش مباحث الهیاتی را در شامات، به عوامل داخلی جهان اسلامی نسبت میدهند. در این نوشتار، با تبیین دلایل قائلان به وجود جریان کلامی شام و پاسخگویی به دلایل منکران جریان کلامی شام، به اثبات این جریان در قرن اول هجری خواهیم پرداخت و نشانههای وجود آن را بیان خواهیم کرد.