رابطۀ مبانی انسان‌‌شناسی و معنای زندگی از نظر ویل دورانت و علامه محمدتقی جعفری

نوع مقاله : علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری فلسفه و کلام، استاد تمام و عضو هیئت علمی دانشگاه قم

2 دانشجوی دکتری فلسفه و کلام (کلام اسلامی) دانشگاه قم، عضو پیوسته انجمن کلام حوزه، نویسنده مسئول

چکیده

پرسش از معنای زندگی و جست‌‌و‌‌جو از علّت‌‌های انگیزه‌‌بخش زندگی، از مسائلی بوده که همواره ذهن بشر بدان معطوف و مشغول بوده است. ویل دورانت فیلسوف و مورّخ آمریکایی قرن نوزده و بیستم میلادی از جمله اشخاصی است که درصدد پاسخ به این مسئله برآمده، کتابی در این زمینه نگاشته و بخشی از آرای اندیشمندان و افراد را با تفکّرات متفاوت در آن آورده است. علامه جعفری نیز از اندیشمندان و فیلسوفان معاصر اسلامی با مبانی اسلامی و توحیدی خود در این باره نظراتی را مطرح نموده است. این نوشتار با بررسی نظر ویل دورانت و علامه جعفری دربارۀ معنای زندگی بر اساس مبانی انسان‌‌شناختی آن‌‌ها دریافته است که دورانت با نگاه مادّی که به زندگی انسان دارد، زندگی او را نیز تنها از بعد مادّی معنا می‌‌کند؛ هرچند به‌‌طورکامل و صریح دین را از دایرۀ معنابخشی زندگی حذف نمی‌‌نماید و حتّی احتمال تأثیر آن را بیان می‌‌کند، امّا در نتیجه کلی، همین روال زندگی مادّی و معمول و برآورده شدن نیازهای مادّی بشری را کافی می‌‌داند. در مقابل، علامه جعفری با مبانی انسان‌‌شناسانه اسلامی و با نگاه توحیدی، ساحت انسان را منحصر به بعد مادّی نمی‌‌داند و بُعد دیگری ورای مادّه و دنیا لحاظ می‌‌کند. بر همین اساس، معنایی که برای زندگی انسان ارائه می‌‌دهد، متعالی و کمال‌‌جویانه است. آنچه می‌‌توان به‌‌عنوان نقطه اشتراک علامه و دورانت اشاره کرد، مختار بودن، وسعت‌‌پذیری علم و جز از کل بودن انسان در نظام هستی است که این نگاه به معنایی که به زندگی انسان می‌‌دهد، اثرگذار است.

کلیدواژه‌ها